نقاشی: از امری احساس رضایت خواهید نمود، نقاشی کردن: شما احترام دیگران را برخواهید انگیخت، دیدن یک نقاش: شما برنامه های جسورانه ایخواهید ریخت - لوک اویتنهاو اگر بیند که در سقف خانه و دیوار نقاشی میکرد دلیل که به دنیا مغرور گردد. محمد بن سیرین دیدن نقاشی گری در خواب چهار وجه بود. اول: آرایش دنیا. دوم: کار باطل. سوم: فریب. چهارم: دروغ. سوداگری و صورتگری درخواب، دلیل باطل بود. اگر بیند که دست خود را به خضاب نقاشی میکرد، دلیل که در کسب خود، خداوند حیله بود.
نقاشی: از امری احساس رضایت خواهید نمود، نقاشی کردن: شما احترام دیگران را برخواهید انگیخت، دیدن یک نقاش: شما برنامه های جسورانه ایخواهید ریخت - لوک اویتنهاو اگر بیند که در سقف خانه و دیوار نقاشی میکرد دلیل که به دنیا مغرور گردد. محمد بن سیرین دیدن نقاشی گری در خواب چهار وجه بود. اول: آرایش دنیا. دوم: کار باطل. سوم: فریب. چهارم: دروغ. سوداگری و صورتگری درخواب، دلیل باطل بود. اگر بیند که دست خود را به خضاب نقاشی میکرد، دلیل که در کسب خود، خداوند حیله بود.
پاک کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج). شستن. تطهیر کردن. آب کشیدن. پاکیزه کردن. غسل دادن: تا بر کف پای تو تواند مالید دل را همه شب دیده نمازی می کرد. عسجدی. و اگر این مقیم را دسترس آن باشد که وی را جامۀ نو سازد تقصیر نکند و اگر نباشد تکلیف نکند همان خرقۀ وی را نمازی کند تا چون از گرمابه برآید درپوشد. (کشف المحجوب). گوزنی که با شیر بازی کند زمین جای قربان نمازی کند. نظامی. و جامه پاره های کهنه برچیدندی و نمازی کردندی واز آن ستر عورت ساختندی. (تذکرهالاولیاء ج 2 ص 294). هرچ آن شود پلید نمازی کنند از آب آب ار شود پلید نمازیش چون کنند. امیرخسرو (از آنندراج). من اینجا جامه ها کردم نمازی خجندی گر ز رومی شست دفتر. نظام قاری. دلا به خون دگر دامنی نمازی کن در آب دیدۀ من خیز و آب بازی کن. علی قلی بیگ (از آنندراج). ، صاف نمودن. (غیاث اللغات) (آنندراج). از آلایش پاک داشتن. سره کردن. (فرهنگ فارسی معین) : نمازت را نمازی کن به هفت آب نیاز ار نه نمازی کاین چنین نبود جنب خوانند اخوانش. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 214)
پاک کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج). شستن. تطهیر کردن. آب کشیدن. پاکیزه کردن. غسل دادن: تا بر کف پای تو تواند مالید دل را همه شب دیده نمازی می کرد. عسجدی. و اگر این مقیم را دسترس آن باشد که وی را جامۀ نو سازد تقصیر نکند و اگر نباشد تکلیف نکند همان خرقۀ وی را نمازی کند تا چون از گرمابه برآید درپوشد. (کشف المحجوب). گوزنی که با شیر بازی کند زمین جای قربان نمازی کند. نظامی. و جامه پاره های کهنه برچیدندی و نمازی کردندی واز آن ستر عورت ساختندی. (تذکرهالاولیاء ج 2 ص 294). هرچ آن شود پلید نمازی کنند از آب آب ار شود پلید نمازیش چون کنند. امیرخسرو (از آنندراج). من اینجا جامه ها کردم نمازی خجندی گر ز رومی شست دفتر. نظام قاری. دلا به خون دگر دامنی نمازی کن در آب دیدۀ من خیز و آب بازی کن. علی قلی بیگ (از آنندراج). ، صاف نمودن. (غیاث اللغات) (آنندراج). از آلایش پاک داشتن. سره کردن. (فرهنگ فارسی معین) : نمازت را نمازی کن به هفت آب نیاز ار نه نمازی کاین چنین نبود جنب خوانند اخوانش. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 214)
جلوه کردن: دگر شب نمایش کند پیشتر تو را روشنائی دهد بیشتر. فردوسی. ، نمودن. راه نمائی کردن. دلالت کردن: مرا گر بدین ره نمایش کنید وز آن بند راه گشایش کنید. فردوسی. ، تظاهر کردن: به پیروزی اندر نمایش کنید جهان آفرین را ستایش کنید. فردوسی
جلوه کردن: دگر شب نمایش کند پیشتر تو را روشنائی دهد بیشتر. فردوسی. ، نمودن. راه نمائی کردن. دلالت کردن: مرا گر بدین ره نمایش کنید وز آن بند راه گشایش کنید. فردوسی. ، تظاهر کردن: به پیروزی اندر نمایش کنید جهان آفرین را ستایش کنید. فردوسی
از آنجا که شب می خورده است به جای دیگر شدن. (یادداشت مؤلف) : در مستی نقلانی مکن که نقلانی نامحمود بود که گفته اند النقله مثله. (قابوسنامه) (یادداشت مؤلف)
از آنجا که شب می خورده است به جای دیگر شدن. (یادداشت مؤلف) : در مستی نقلانی مکن که نقلانی نامحمود بود که گفته اند النقله مثله. (قابوسنامه) (یادداشت مؤلف)
پاک کردن (جامه و غیره) تطهیر: دانشمند گفت: جامه ها نمازی کنیم و کفنها که باب بر آورده ایم در گردنهااندازیم، از آلایش پاک داشتن سره کردن: نمازت را نمازی کن بهفت آب نیاز ارنه نمازی کاین چنین نبود جنب خوانند اخوانش. (خاقانی)، نماز گزاردن: خدای تو جهانی پر فرشته همه از فیض روحانی سرشته فرستاد اینت لطف کارسازی که تا کردند برخاکم نمازی. (اسرارنامه عطار) مقابل نا نمازی
پاک کردن (جامه و غیره) تطهیر: دانشمند گفت: جامه ها نمازی کنیم و کفنها که باب بر آورده ایم در گردنهااندازیم، از آلایش پاک داشتن سره کردن: نمازت را نمازی کن بهفت آب نیاز ارنه نمازی کاین چنین نبود جنب خوانند اخوانش. (خاقانی)، نماز گزاردن: خدای تو جهانی پر فرشته همه از فیض روحانی سرشته فرستاد اینت لطف کارسازی که تا کردند برخاکم نمازی. (اسرارنامه عطار) مقابل نا نمازی